پس از انقلاب ایران، بهائیان از حق تحصیل در
دانشگاهها و مشاغل دولتی و خدمت در ارتش محروم شدند، مجامع مذهبی آنها غیرقانونی
اعلام و تعدادی از قبرستانهای آنان در مناطق مختلف ایران مورد تخریب واقع شد.
بر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری
اسلامی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی
نیز محروم میباشند. این مصوبه که درتاریخ اسفند ماه ۱۳۶۹صادر شده و در بند سوم آن ذکر شده که باید از ثبت نام بهائیان
در دانشگاهها جلوگیری به عمل آید و چنانچه هویت بهائی فردی هنگام تحصیل احراز گردد
باید از تحصیل محروم شود و همچنین در آبان ماه سال ۱۳۸۵ نیز مجددا به تصویب شورای انقلاب فرهنگی و وزارت
اطلاعات رسیدهاست بدین مضمون که بهائیان نمیتوانند در دانشگاهها ثبت نام کنند و
در صورت ثبت نام باید اخراج گردند.
برنارد لوئیس معتقد است که حکومتهای اسلامی
و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کردهاند و به خدای
یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بودهاند؛ چرا که از یک سو نمیتوان
پیروان این آئینها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب
کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان، بها دادن به آنهاست.
به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است. آدام سیلورشتاین
معتقد است که به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای فقر و عقب
ماندگی در ایران بودند و به همین علت تئوریهای توطئهای از اینکه یهودیان، بهاییان،
فراماسونها و... مقابل پیشرفت ایران میایستند بوجود آمد و بین مردم و حتی اقشار تحصیلکرده
جامعه محبوبیت یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر