۱۳۹۲ دی ۲۸, شنبه

مقایسه خدمات پهلوی با خیانت های حکومت اسلامی

با نیم نگاهی به خدمات پهلوی در دوران طلایی قبل از انقلاب می توان به سادگی پی برد که چرا ایران به طور روزافزون درحال پیشرفت بوده و مردم هم زندگی رو به رشد و خوبی داشتند، ولی از سوی دیگر بعد از انقلاب این روند نه تنها متوقف شد، بلکه سیر نزولی و پسرفت روزافزون هم داشته، که نتیجه خیانت های حکومت اسلامی در حق ایران و مردم بوده است.

رضا خان:
تأسیس بانک کشاورزی و بانک ملی و کوتاه کردن دست انگلیس از دارایی های ایران و تأسیس بانک رهنی برای گسترش خانه سازی درکشور
جایگزین کردن واژگان پارسی به جای واژگان بیگانه و تاسیس فرهنگستان لغت درزمان رضاخانی که خود بی سواد بود
تشکیل ارتش نوین ایران، بنیان گذاری نیروی دریایی و نیروی هوایی با خرید چند هواپیمای یونکرس از آلمان
الغای امتیاز نفت دارسی وعقد قرارداد جدید بر اساس منافع ایران با شرکت های نفت ایران و انگلیس
ساختن راه ارتباطی با شمال ایران و بنای تأسیساتی چون پل ورسک و تونل کندوان در دل کوهها
بنیان گذاری دادگستری و الغای کاپیتولاسیون و سپردن محاکم شرع به قضات حقوقدان ایرانی
برچیدن حکومت دست نشانده شیخ خزعل در خوزستان و بازگرداندن این خطه به ایران
الغای امتیاز نشر اسکناس توسط بانکهای خارجی و اختصاص آن به بانک ملی ایران
تدوین واجرای قانون تغییر لباس مردم به شکل لباس های امروزی
اعزام اولین دانشجویان ایرانی به اروپا برای آموختن فنون جدید
احداث راه آهن سراسری با کمترین امکانات مالی وفنی
ریشه کن کردن انواع بیماری های واگیردار
تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313
تاسیس موزه جواهرات ملی ایران

محمدرضا شاه:
ملی کردن آب‌های کشور
تحصیلات رایگان و اجباری
ملی کردن جنگل‌ها و مراتع
تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران
بنیان‌گذاری سازمان خدمات اجتماعی
تأسیس شرکت هواپیمایی ایران (هما)
سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها
تأسیس اوپک (اتحادیه صادرکنندگان نفت)
پوشش بیمه‌های اجتماعی برای همه ایرانیان
اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی
به‌ عضویت درآمدن ایران در سازمان ملل متحد
تأسیس سپاه بهداشت، سپاه دانش و سپاه ترویج و آبادانی
تأسیس رادیو و تلویزیون ملی ایران (صدای و سیمای کنونی)
مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان
تغییر مبدأ تاریخ ایران از هجری خورشیدی، به آغاز سلطنت کوروش بزرگ
ساخت میدان و برج شهیاد به عنوان نماد شهر تهران(میدان و برج آزادی کنونی)
اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رأی به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان
ساخت دهکده المپیک و استادیوم صدهزار نفری آریامهر(استادیوم آزادی کنونی) برای المپیک1984
تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسه‌ها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران
افزایش سطح قدرت نظامی ارتش ایران به یکی از نیرومندترین قدرت‌های نظامی جهان(پنجمین ارتش قدرتمند)
تأسیس دانشگاه‌های آریامهر(صنعتی شریف)، ملی ایران(شهید بهشتی)، پلی‌تکنیک تهران(صنعتی امیرکبیر)، هنر تهران، پهلوی شیراز (شیراز)، فردوسی مشهد، و دانشگاه اصفهان

و اما رژیم جمهوری اسلامی:

* به عنوانن یکی از جدیدترین خیانت ها، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ی رژیم جمهوری اسلامی اعلام داشته است که ایران برای مذاکره با کشور امارات متحده ی عربی درباره ی جزیره ی ابوموسی آمادگی دارد!! این ابراز آمادگی بدون توضیح و شرط برای مذاکره درباره بخشی از سرزمین ایران با یک دولت بیگانه به لحاظ سیاست خارجی رفتار شگفت انگیزی است. اگر رژیم ایران ابوموسی را بخشی از خاک ایران می داند، دلیلی نیست که درباره آن با کشور دیگری مذاکره نماید. در روابط میان کشورها، مذاکره درباره ی بخشی از خاک یک کشور با کشور دیگر رفتار مرسومی نیست.
این نه نخستین و نه بزرگترین مورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی علیه منافع ملی ایران است. موارد بسیار کلان تری از سیاست های ضد ملی این رژیم در درازای 35 سال حاکمیت ننگین آن روی داده است که نمونه هایی از آنها را برمی شمریم.
* سهم ایران در دریای خزر :  ماجرای تاراج سهم 50 درصدی ایران از دریای خزر توسط همسایگان ساحلی شمالی براستی یک تراژدی ملی است که عامل اصلی آن سیاست وطن فروشانه ی رژیم جمهوری اسلامی در این خصوص است. بنا به پیمان دوستی 1921 ایران و شوروی تمامی حقوق دو کشور از دریای مازندران، اعم از رو و کف این دریاچه به نسبت برابر متعلق به ایران و شوروی شناخته شد. در دولت محمد خاتمی بناگاه 30 درصد از سرزمین ایران را به رایگان به کشورهای رقیب بخشید و در کنفرانس سال 1381 عشق آباد سهم ایران از دریای مازندران را تنها 20 درصد اعلام داشت.کشورهای رقیب که این اندازه خواری و کودنی را از طرف ایرانی دیدند به همین هم راضی نشدند و سهم 20 درصدی ایران را نیز مردود دانستند، تا اینکه باز بناگاه در سال 1386 منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ی دولت احمدی نژاد، سهم ایران از دریای مازندران را 11/3 درصد اعلام نمود
* برپایی و ادامه ی جنگ هشت ساله با عراق: سادگی است که نقش رژیم جمهوری اسلامی، بویژه نقش شخص خمینی را، در آغاز این جنگ و خصوصا در طولانی شدن آن از نظر دور داریم. خمینی و دیگر مقامات بالای رژیم او از همان اوایل روی کار آمدن به ضدیت آشکار با رژیم عراق پرداخته، مخالفان این رژیم را تحت پشتیبانی مادی و تبلیغاتی خویش گرفتند. خمینی از مدتها پیش از آغاز جنگ، صدام حسین را صریحا کافر خواند و از مخالفان او خواست رژیم عراق را سرنگون ساخته، صدام حسین را نابود نمایند  و به آنان قول یاری و پشتیبانی داد. افزون بر این رژیم جمهوری اسلامی فرصت های مناسبی را برای پایان دادن آبرومندانه به این جنگ خانمان برانداز  تباه ساخت، تا اینکه ناچار شد پس از 8 سال کشتار و ویرانی و کشته و معلول شدن صدها هزار تن با ننگ و خواری آتش بس را پذیرفته، جام زهر را سرکشد.
* برنامه ی هسته ای: برنامه ی ضد ملی هسته ای جمهوری اسلامی که تنها از عطش رهبران رژیم برای دستیابی به  جنگ افزار هسته ای و از این راه ماندگار ساختن این رژیم ننگین سرچشمه می گیرد، تا همینجا به صرف هزینه های نجومی از جیب مردم ایران، انزوای ایران در جهان و تحریم های کمرشکن اقتصادی انجامیده است  که همه اینها گذران زندگی را بر ایرانیان روز به روز دشوارتر می سازد. هیچ انسان آگاهی نمی پذیرد که رژیم تبهکاری که 35 سال است زندگی مردم ایران را تباه کرده، در اندیشه تأمین انرژی برای نسل های آینده ایرانیان  باشد و هیچ خرد انسانی باور نمی کند که رژیمی که از فراهم کردن ساده ترین داروهای مورد نیاز جامعه، چون آنتی بیوتیک و داروی بیهوشی، ناتوان است بر آن است تا از طریق غنی سازی اورانیوم ایران را در پیشرفته ترین انواع دارو های هسته ای خودکفا سازد!
* گاز و نفت پارس جنوبی: منابع غنی گاز طبیعی میدان پارس جنوبی در خلیج فارس، که ایران و امیرنشین قطر مشترکا حق بهره برداری از آن را دارند، سالها توسط قطر به تنهایی استخراج می شد و جمهوری اسلامی تنها نظاره می کرد! حتی امروز نیز میزان برداشت قطر از گاز این منطقه چندین برابر ایران است و در حالی که قطر روزانه بیش از 500 هزار بشکه نفت از پارس جنوبی برداشت می کند، ایران هنوز نفتی برداشت نکرده است! به گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی میزان برداشت همسایگان غرب ایران از میدان های مشترک نفت و گاز خلیج فارس 9 برابر ایران است! این یعنی به یغما رفتن بازگشت ناپذیر دارایی ملی ایرانیان.
* خشک شدن دریاچه ارومیه و «شورگل، یادگارلو و درگه سنگی»، «مجموعه تالاب انزلی»، «شادگان، خورالامیه و خورموسی»، «نیریز و کمیجان»، «انتهای جنوبی هامون پوزک» و «هامون صابری و هامون هیرمند»، که 6 سایت تالابی هستند که در معرض تغییرات اکولوژیکی قرار گرفته اند.
* آب رود هیرمند: رود مرزی هیرمند میان ایران و افغانستان، که بنا به قواعد حقوق بین الملل و توافقنامه های دو کشور هردو کشور ابران و افغانستان حق بهره برداری از آب آن را دارند، از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی آب هیرمند  پیوسته  به زیان ایران جریان یافته، بگونه ای که در دوران حکومت طالبان آب این رود تقریباً به کلی به روی ایران بسته شد و جمهوری اسلامی نتوانست حق کشاورزان رنجدیده ی ایرانی این ناحیه را در بهره برداری از آب هیرمند احقاق کند. خشکسالی ناشی از جلوگیری از روان  شدن هیرمند به سوی ایران تاکنون بسیاری از هم میهنان جنوب خاوری را از زندگی ساقط نموده است.
* قرارداد کرسنت: قرارداد فاجعه بار فروش گاز میدان سلمان در خلیج فارس که در سال 1381 میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت اماراتی کرسنت بسته شد، یکی از نمونه های لورفته ی تاراج منابع طبیعی ایران توسط جمهوری اسلامی  و به سود بیگانگان است. این قرارداد در زمان وزارت نفت بیژن نامدار زنگنه، که در دولت حسن روحانی نیز به همین سمت برگزیده شده است، منعقد گردید، تا بر پایه ی آن گاز طبیعی ایران برای دو دوره ی 7 و 18 ساله به قیمت ثابت بسیار ارزانتر از قیمت بازار به شرکت طرف معامله فروخته شود!
* منافع مشترک ایرانیان قربانی کارکرد رسوای رژیم در صحنه ی بین المللی شده است، از آن جمله ترورهای برون مرزی، کمک های مالی و جنگ افزاری کلان از خزانه کشور به گروه های تروریستی و افراطی غیر ایرانی، پایمال ساختن معاهدات بین المللی حقوق بشر،  ماجرای انتقال محموله ی  18 و نیم  میلیارد دلاری پول و طلا به ترکیه ، انتقال دارایی های عمومی تاراج شده توسط مقامات و وابستگان جمهوری اسلامی به کشورهای دیگر.
* در مورد مسائل اجتماعی نیز می توان به موارد بسیار زیادی از قبیل افزایش روز افزون فقر و سوء تغذیه، بی کار شدن کارگران، از بین رفتن مراتع و مشکلات فراوان کشاورزی، امید به زندگی کم جوانان، افزایش افسردگی، دین گریزی، افزایش صنعت تن فروشی زنان، از بین رفتن دوستی، محبت، ارزشهای انسانی و بسیاری موارد دیگر اشاره نمود.

آسیب های ناشی از کارکرد جمهوری اسلامی بر منافع کشور در 35 سال گذشته به اندازه ای است که می توان سیاست کلان این رژیم را در قبال منافع ملی ایران، به جرأت سیاستی خیانت آمیز نامید. توجه و یادآوری این خیانت ها ایرانیان را بیم می دهد که در مورد شعار حکومت که؛ تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی مغایر منافع ملی و همراهی با بیگانگان است دقت نظر بیشتری داشته و بدانیم که هیج دشمنی برای منافع ملی ایران بزرگتر و واقعی تر از رژیم ننگین جمهوری اسلامی نیست.     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر