در زمان قبل از ظهور اسلام در عربستان زنان از
آزادی و حقوق بیشتری نسبت به زمان بعد از حاکمیت اسلام برخوردار بودند. گروهی از زنان
در کعبه به خدمت بتها مشغول بودهاند. اسماء
بنت مروان به شعر و سخنوری در بازار مرکزی عکاظ مکه می پرداخته و از آنجایی که شعر
و سخنوری در بین اعراب اهمیت خاصی داشته، این موضوع نشانگر آزادی زنان بوده است. زنان
نه تنها حق کار کردن در خارج از خانه را داشتند بلکه بالاتر از آن زنانی مانند خدیجه،
زن اول خود پیغمبر، بازرگان و رئیس وی بود که خود این تجارت احتیاج به آزادی و ارتباطات
گسترده با عوام مردم داشته و حتی آزادی رأی تا جایی بوده است که خدیجه خود را از پیغمبر
خواستگاری کرد. همینطور زنانی مانند ماویا بنت افضل وجود داشتنه که ثروتمند، زیبا و
در روابط جنسی کاملا آ زاد و سرخود بود. هند دختر عتبه بسیار قدرتمند بود و در احد
در کنار مردان علیه سپاه اسلام میجنگید.
بعلاوه، زنان نه تنها از حق طلاق، بلکه از حق
رابطه جنسی قبل از ازدواج نیز برخوردار بودند که به آن نکاح متعه می گفتند و در آن
زنی که ازدواج نکرده بود آزاد بود که به میل خود، بدون کسب اجازه از هیچ احدی با هر
مردی که می خواست رابطه برقرار کند. در این مورد زن را صدیقه یعنی دوست دختر او می
نامیدند .
اما کاری که اسلام کرد این بود که زنان را از
موقعیت هایی که داشتند بکلی محروم و آنان را در موقعیت نیمه برده قرار داد و بطور کامل
تحت سلطه مردان در آورد.
در قرآن آمده است: مردان را بر زنان تسلط و حق
نگهبانی است بواسطه آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته است و هم بواسطه آنکه
مردان از مال خود به زنان نفقه دهند. پس زنان شایسته و مطیع در غیبت مردان حافظ حقوق
شوهران باشند و آنچه خدا به حفظ آن امر فرموده نگهدارند و زمانی که از مخالفت و نافرمانی
آنان بیمناکید باید نخست آنها را پند دهید و از خوابگهشان دوری جوئید. در صورت نافرمانی،
آنها را به زدن تنبیه کنید. چنانکه اطاعت کردند دیگر هیچگونه حق ستم بر آنان ندارید
که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشأن است و از ظالم انتقام خواهد کشید.
پیغمبر خود اولین کسی بود که چند زنی را در عربستان
باب کرد. تا آن زمان چنین چیزی در عربستان رایج نبود. قبل از اسلام این زنان بودند
که از حق طلاق و گاهی چند شوهری برخوردار بودند. کاری که محمد در این رابطه کرد این
بود که اولا چند شوهری را لغو و چند زنی را جایگزین آن نمود و حتی از زبان خدا برای
خودش در این مورد امتیازات ویژه هم قائل شد. به این معنا که اگر مؤمنان فقط حق داشتن
زنان عقدی و صیغه و کنیزکان را داشتند، او علاوه بر اینها با هر زن دیگری که بدون قید
و شرط خود را تسلیم او کند میتوانست هم خوابی کند. به هر حال، همانطور که گفته شد نباید
فکر کرد که این حق چند زنی تنها منحصر به او بود. این حق همه مسلمانان مرد را در بر
می گرفت.
و در آیه دیگری آمده است: ای زنان پیغمبر شما مانند یکی دیگر از زنان نیستنید.
اگر خدا ترس و پرهیز کار باشید پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن مگویید مبادا آنکه
دلش بیمار است به طمع بیفتد. به این ترتیب ابتکار ریگ گذاردن در دهان زنان هنگام صحبت
کردن با مردان توسط حکومت طالبان چیزی جز اجرای این حکم خدا نبوده است!
همین کار را پیغمبر برای جلوگیری از بیرون رفتن
زنان خود از خانه کرد. از اینرو از جانب خدا به آنها حکم کرد که در خانه هایتان بنشینید
و آرام بگیرید و مانند دوره جاهلیت پیشین آرایش و خود آرائی نکنید.
و یا در مورد استفاده از چادر و مقنعه همانگونه
که زنان را مجبور به رعایت حجاب و پوشاندن خود کرد. همان چیزی که از مقررات خدشه ناپذیر
حکومت طالبان است. بنابراین میبینیم که همه آنچه را که حکومت طالبان بعنوان مقررات
اجتماعی در افغانستان برقرار کرد همان قوانین اسلامی بود که در قرآن آمده و گروه وهابی
و منجمله بن لادن هم قصد برپائی و احیای آنها را دارند.
مسأله شهادت دادن زنان و دیه در اسلام هم از
جمله نقض حقوق آنهاست که: شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است. در توجیه اینکه
چرا ارزش شهادت زن و مرد نابرابر است، سخنان متفاوتی گفته شده است، از جمله این که
چون زنان در بعد عاطفی برتر هستند و به جهت غلبه عاطفه، هیجانات و نیز فراموشی در امور،
شهادتشان اعتبار کمتری دارد. در قرآن، میزان دیه و تفاوت دیه زن و مرد مشخص نشده است؛
ولی بر اساس سنت و احادیث، ارث دیه زن نصف مرد است.
و این است داستان نقض حقوق زنان با پیدایش اسلام
که همچنان در کشورهای اسلامی ادامه دارد.
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذف