سانسور همواره توسط
دولت های دیکتاتوری انجام میشود و انگیزه واضح برای انجام آن، برقراری وضعیتی در
جامعه است که سیطره دولت برامور را محقق کند. به عنوان مثال یکی از سیاستهای
سانسور گرایی که در زمان استالین و شوروی سابق حاکم بود ایجاد
تغییر در تصاویر افرادی بود که توسط استالین به اعدام محکوم شده بودند. اگر چه
تصاویر اصلی در محلی مخفی نگهداری میشدند اما این تغییر عمدی تاریخ در اذهان مردم
یکی از روشهای اصلی مکتب استالین و مکتب استبدادی آن زمان بود.
نیکولای یژف رئیس پلیس مخفی شوروی در سالهای 1937 و 1938 بود. در این سالها سیاست
تصفیه استالین در اوج خودش بود و بر اساس آمار رسمی حدود 600 هزار نفر به وسیله این
سازمان مخوف اعدام شدند. در سال 1938 یژف خودش قربانی سیاست تصفیه شد و به مرور از
اختیاراتش کم شد تا اینکه بالاخره در سال 1940 به جوخه اعدام سپرده شد. پس از اعدام، سیاست دستگاه تبلیغات شوروی بر حذف کامل نام و آثار یژف از تمامی
مکان های عمومی و رسانه ها قرار گرفت.
سالها بعد هم در ایران
تصاویر ورود خمینی در سال 57 را تلویزیون دولتی به طور مستقیم پخش کرد، لحظه های ورود هواپیمای
ایرفرانسی که از پاریس به مقصد تهران حرکت کرد و به پرواز انقلاب مشهور شد و عکس معروف
ورود خمینی به ایران هم در آن زمان گرفته شد. ولی بعد از گذشت چند سالی از انقلاب،
تصاویر مربوط به همراهان خمینی از کنار او حذف شدند تا مبادا مردم به هوشیاری و تدبیر
امامشان در انتخاب اطرافیانش شک کنند و به وجود سیاست تصفیه سازی خمینی پی ببرند. در عکس هایی که رسانه های حکومتی از
ورود خمینی به ایران منتشر می کنند همواره سعی شده که همه همراهان او به چشم نیایند.
ولی مسافران این هواپیما
و همراهان خمینی سرانجامی متفاوت یافتند، سرانجامی که شاید باورش به ذهن کمتر کسی می
رسید.
ابوالحسن بنی صدر :
او که با 11 میلیون رای نخستین رئیس جمهور
ایران شده بود، با جمله تاریخی آیت الله خمینی در 25 خرداد 60: "35 میلیون نفر بگویند بله، من میگویم نه." کنار زده شد. 7 تن از مشاورانش اعدام شدند،
هزاران تن از هوادارنش به زندان رفتند و خودش به همانجایی که با پرواز انقلاب آمده
بود بازگشت و به جرگه مخالفان سیاسی حکومت ایران پیوست.
این در حالی است که دو فرمانده نظامی بلند پایه
ایران رحیم صفوی و علی شمخانی در سالگرد آزادی خرمشهر در سال 1387 تبلیغات قبلی مقامات دولتی درباره خائن بودن
بنی صدر را رد کردند.
آیت الله لاهوتی:
او که از زندانیان با سابقه قبل از انقلاب
به همراه منتظری و طالقانی بود، بعد از پیروزی انقلاب از سرسخت ترین هواداران رئیس
جمهور بنی صدر، به شمار می رفت. او که دو پسرش با دو دختر اکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج
کردند، آبان ماه سال 1360 در پی بازداشت فرزند دیگرش وحید
به اتهام همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران به فاصله 2 ماه پس از کنار زدن بنی صدر
توسط لاجوردی به زندان اوین برده شد. آقای لاهوتی چند روز بعد و طبق آنچه مقامات دلیل آنرا سکته اعلام کردند در زندان درگذشت. اعضای خانواده او بعدها این مرگ را مشکوک دانستند
و گفتند که بنا به گزارش پزشکی قانونی در معده وی اثر سم استریکنین وجود داشت و وی
به مرگ طبیعی نمرده بود و کشته شده. جمله معروف او خطاب به سران حزب جمهوری(بهشتی،خامنه
ای و رفسنجانی) این بود: “مردم انقلاب نکردند تا من و شما بر آنها حکومت کنیم، اگر
قرار بود با چماق و زورگویی بتوانند حکومت کنند قبل از شما آریامهر بود. حاکمیت تک
حزبی است که صدای پای فاشیزم را به گوش می رساند. وای به حال آن انقلابی که 8 درصد
به 80 درصد حکومت کنند، اگر زور میتوانست آدم را جای خودش بنشاند، پیش از شما
زورمند تر از شما بودند. شما جز اینکه خفقان ایجاد کنید و برای مردم مشکل درست
کنید کار دیگری نمی کنید.” در آبان
1387، فائزه هاشمی، عروس آیت الله لاهوتی در مصاحبه
با هفته نامه شهروند امروز خودکشی او را زیر سؤال برد و گفت او خودکشی نکرده و ضربهای
به سرش وارد شده بوده است.
صادق قطب زاده:
یکی
از مشاوران خمینی در پاریس بود که بعدها به وزارت امور خارجه و ریاست رادیو و تلویزیون
دولتی ایران رسید، او که به همراه ابراهیم یزدی و بنی صدر راه انقلاب را در پاریس
هموار کرده بود، در تاریخ 17 فروردین
1361 به اتهام طرح کودتا برای براندازی جمهوری اسلامی
بازداشت شد. وی متهم شد که با دفن مواد منفجره در منزل آیتاللهخمینی قصد داشته وی
را ترور کند. او در مصاحبه تلویزیونی شرکت کرد و ضمن اعتراف نامی هم از آیتالله شریعتمداری
آورد. در ادامه، از آیتالله شریعتمداری به عنوان کسی که قرار بود پس از این کودتا
آن را تأیید کند نیز سلب صلاحیت مرجعیت شد. قطب زاده در 24 شهریور 1361، به اتهام
توطئه انفجار جماران، به حکم محمد ری شهری زندانی و در تهران اعدام شد. .
در عملیات به تور انداختن اطلاعاتی صادق قطبزاده، سرهنگ بیژن کبیری مشارکت داشت که
خود او نیز پس از افشای عضویت در شبکه مخفی و نظامی حزب توده، به حکم علی یونسی اعدام
شد.
آیت
الله منتظری بعدها در خاطراتش نوشت:"بعدا شنيدم آقاي حاج احمد آقا در زندان سراغ
آقاي قطب زاده رفته و به او گفته است شما مصلحتا اين مطالب را بگوييد و اقرار كنيد
تا بعد امام شمارا عفو كنند، ولي او را اعدام كردند. كه جريان
ريختن مواد منفجره در چاه نزديك محل سكونت مرحوم امام بكلي جعلي است و واقعيت
نداشته است و منظور فقط پرونده سازی برای مرحوم شریعتمداری بوده است."
به نقل از همیلتون جردن در کتاب خاطراتش قطب
زاده عامل رد و بدل کردن پولهای گروگانها در واقعه گروگان گیری سفارت آمریکا بوده
است ودلیل اعدام او نیز همین قضیه بوده است، چرا که نباید کسی از این موضوع با خبر
میگشت.
قطب زاده دردادگاه پرسيده
بود:”روشنفکران و روحانيانی که بنيادگذار انقلاب بودند کجا هستند؟ آيا حتی يک تن
از آنها در کاری هست؟ اينها که امروز بر سر کارند در جريان انقلاب چه می کردند؟"
احمد خمینی :
او هم در
سال 1373 ودر 49 سالگی درگذشت.
منابع رسمی علت مرگ او را سکته قلبی اعلام کردند. مرگی که شایعه های فراوانی در مورد
چگونگی آن در افکار عمومی بوجود آمد و حتی به پروژه قتل های زنجیره ای سیاسی نسبت داده
شد. روز 21 اسفند 1373، چهار
روز پیش از مرگ احمد خمینی، سخنان انتقادی تندی از او درباره اوضاع کشور در هفتهنامه
امید منتشر شد: "الان داخل
شانزدهمین سال از عمر انقلاب اسلامی هستیم و هنوز بعضی از مسئولین، حتی مسئولین نهادهایی
که پس از انقلاب تاسیس شدهاند، مشکلات مدیریتی و مسایل خود را به گردن رژیم گذشته
میاندازند و ندانم کاریهای خود را ناشی از مشکلات بجا مانده از رژیم طاغوت می دانند.
ایضا بعضیها همه نقاط ضعف و بی کفایتی خود را با هیاهو به گردن استکبار جهانی و آمریکا
انداخته و از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند."
محسن سازگارا:
پس از
پیروزی انقلاب به مدیریت رادیو و سازمان گسترش صنایع رسید. او که بعدها در انتشار نشریات دگراندیش کیان و جامعه نقش داشت،
به مخالفت با سیاست های حکومت ایران پرداخت و بارها زندانی شد. در طی حکومت
جمهوری اسلامی وی دو بار به زندان رفت. محسن سازگارا، پس از حوادث خرداد ماه سال 1382 در کوی دانشگاه تهران، به اتهام اقدام علیه امنیت
ملی از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب بازداشت شد و به اتهام اقدام علیه
امنیت ملی، به تحمل 7 سال حبس تعزیری محکوم کرد. در زندان اوین وی
به اعتصاب غذا دست زد و توجه محافل سیاسی و حقوق بشری را به خود معطوف کرد، او
پس از سه ماه بازداشت موقت در زندان اوین، سرانجام با قرار وثیقه آزاد شد. محسن سازگارا از سال 1384 ساکن
آمریکا است.
ابراهیم یزدی:
در دولت
موقت مهدی بازرگان به معاونت نخست وزیری و وزارت امور خارجه رسید. پس از حذف نیروهای
سیاسی از دایره قدرت و ایجاد محدودیت فعالیت برای گروه های سیاسی منتقد و مخالف همراه
با دیگر یارانش در نهضت آزادی ایران بارها زندانی شد. آبان ماه
۱۳۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه
انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی به سه اتهام محاکمه شد، اجتماع و تبانی علیه امنیت
کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و تأسیس و هدایت نهضت آزادی ایران.
ابراهیم یزدی در دی ماه ۱۳۹۰ به هشت سال زندان محکوم شد.
مرتضی مطهری و محمد منتظری:
نفرات دیگر،آیت الله مرتضی مطهری، عضو شورای
انقلاب در 11 اردیبهشت 1358 به دست گروه فرقان ترور شدو محمد منتظری، فرزند آیت الله
حسین علی منتظری که در پی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه 1360 کشته
شد.
صادق طبابایی:
نفر آخر صادق طباطبایی است. سخنگوی دولت مهندس
بازرگان بود. بعد به بازرگان پشت کرد و به صف حکومتی ها پیوست.در سال 61 به دلیل قاچاق
تریاک توسط پلیس آلمان دستگیر و در دادگاه دوسلدورف به 3 سال زندان محکوم شد. با پادرمیانی
وزیرخارجه آلمان و مصونیت سیاسی به عنوان عنصر نامطلوب از آن کشور اخراج شد. او همچنان
به حمایت از جمهوری اسلامی ادامه می دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر