ما همواره از شکنجه ها و جنایات هولناک
جمهوری اسلامی طی سالهای پیش شنیده ایم، شاید بهترین منبع برای پی بردن به این
جنایات اعترافات خود عاملان این رژیم باشد که یکی از آنها سرمست اخلاق تابنده اهل شيراز،
که تا اواسط سال ٦٨ به عنوان يکي از عوامل ويژه اطلاعات سپاه پاسداران در استان
فارس مشغول به کار بود.وی که يکي از چهره هاي قابل اعتماد اين ارگان در جنوب کشور
محسوب مي شد و در حمله به مراکز مجاهدين در سالهاي اول بعد از انقلاب، دستگيري
هواداران مجاهدين و ساير مخالفان رژيم، و نيز شکنجه و اعدام اين افراد شرکت مستقيم
داشت. به گفته خودش در بازجويي از زندانيان سياسي در تمامي شنکجه گاههاي استان
فارس و نيز بسياري شهرستانهاي ديگر نقش اساسي داشته و شخصا شاهد فجيعترين جنايات
بوده است. در اينجا به چند نمونه
اعدام و شيوه هاي مختلف اعدام زندانيان به گفته و نوشته خود سرمست مي پردازیم:
پرونده اعداميان به دو
صورت دنبال مي شود. اول زندانيان سياسي هستند که به دادگاه برده مي شوند و پرونده آنها
توسط خود بازجو و دادستان تکميل مي گردد. به اين صورت که اگر فرد توسط کميته دستگير
شده باشد، به اداره اطلاعات کميته منتقل مي شود و او را مورد ضرب و شتم و بازجويي قرار
مي دهند و همراه با پرونده اوليه به اداره اطلاعات استان منتقل مي کنند که اداره اطلاعات
هم بازجويي خود را شروع مي کند و حکمي براي او صادر مي کند که زنداني را به زندان يا
زندانهاي امن يا زندان دادستاني يا بند سياسي زندانهاي عمومي تحويل مي دهند و بعد پرونده
او به قسمت پيگيري پرونده هاي اعداميان سياسي و زندانيان سياسي ارجاع مي شود. اين قسمت
به اين صورت کار مي کند که زماني که نوبت پرونده بشود ٣ الي ٦ بار در محل بازداشت زنداني
را مورد بازجويي قرار مي دهند و نظريات بازجوها را در پرونده قيد مي کنند. سپس به دادستاني
کل کشور ارجاع مي شود که آنجا پرونده را تأييد و به ساواما ارجاع مي کند که آن هم پرونده
را جهت تصويب به ديوان عالي کشور ارجاع مي کند و دوباره پرونده به قسمت پي گيري پرونده
ها ارسال مي شود که حکم اعدام زنداني نيز توسط اين قسمت به زندان اعلام مي شود. عموما
اين قسمت دو روز قبل از اعدام زنداني، زندان را از نتيجه پي گيري پرونده مطلع مي کند.
نوع ديکر اعدام به اين
صورت است که بدون اينکه پرونده به دادستاني کل ارسال شود دادستان استان براي او حکم
صادر مي کند که فرد را شکنجه کنيد تا کشته شود و يا اينکه او را اعدام کنيد. بعد پرونده
راکد مي شود. زندانيان سياسي را به چهار صورت اعدام مي کنند:
1- تيرباران:
در حکم او قيد مي شود که
تيرباران شود. روز اعدام او را به محل تيرباران برده و جوخه آتش اماده مي شود و با
رگبارهاي پي در پي او را مي کشند.
2- به دار آويختن:
در حکم او قيد مي شود به
دار آويختن که به دو شکل اجرا مي شود: يا در ملأ عام يا در خودزندان. براي دار زدن
در ملأ عام دو ساعت قبل يک دارو به زنداني مي دهند که صداي او کاملا بگيرد و چشمان
و دست او را مي بندند و بيشتر مواقع پاهاي او را هم مي بندند.
3- زجرکش:
که در حکم او قيد مي شود
بعد از اينکه زنداني را به محل تيرباران بردند چشمان، دستان و پاهاي او را مي بندند
و بصورت تک تير به نقاط مختلف بدن مي زنند. هر تيري که زده مي شود دقايقي صبر مي کنند
و دوباره يک تير ديگر به او مي زنند و يک نفر هم آنجا با شلنگ آب ايستاده که هرازگاهي
يک بار شلنگ آب روي او مي گيرد. خود اين اعدام باز به دو صورت صورت مي گيرد. اول اينکه
زنداني را يا همانجا مي کشند و يا اينکه پس از چند گلوله به صورت نيمه جان او را زنده
به گور مي کنند.
4- آتش زدن:
در حکم او قيد مي شود که
بوسيله بنزين زنداني را آتش مي زنند. بعد پرونده اعدامي با مشخصات کامل او که در بايگاني
ثبت شده همراه با حکم سوزانده مي شود.
مورد ديگر براي افراد
غير سياسي اجرا مي شود. متهم را به دادگاه مي برند يا اينکه پرونده او را تکميل مي
کنند که توسط دادستاني يا دادسرا حکم او صادر مي شود و فقط به ديوان عالي کشور مي رود.
بعد حکم به سه صورت اجرا مي شود: يا سنگسار که فرد را تا گردن در خاک فرو برده و او
را با سنگ مي کشند يا اينکه و را در يک گودال بزرگ قرار مي دهند که اصلا نتواند بالا
بيايد. دو تير به صورت تک تير به سر يا قلب او مي زنند و يا اينکه به رگبار مي بندند.
سوم هم جوخه دار است که يا در ملأ عام يا در زندان انجام مي گيرد.
بازجويي افراد سياسي به
اين صورت است که فقط بايد به سوالاتي که بازجو مي دهد جواب بدهد و اگر حرفي نزند ٣
الي ٦ بار به مدت ۵ دقيقه يا حداکثر ١٠ دقيقه او را براي بازجويي مي آورند و بعد حکم
او را صادر مي کنند. افراد سياسي معمولا اعضا و هواداران مجاهدين حتي اطلاعاتي هم بدهند
حکم آنها از قبل توسط خميني صادر شده که همان اعدام است. ولي يک عده اي را براي مدتي
نگه مي دارند که شايد يک موقعي ببرند و اطلاعاتي در اختيار رژيم بدهند و بعد اعدامشان
مي کنند. کسي که بخواهد اعدام شود، يک ماه قبل از اعدام ممنوع الملاقات مي شود. اين
براي کساني است که خانواده آنها از او اطلاع دارند. هر خانواده اي که از زنداني بودن
فرزندشان اطلاع داشته باشند، بعد از اعدام رژيم به خاطر هر گلوله اي که به فرزند او
زده، از ١٠٠٠ تومان تا ٣٠٠٠ تومان مي گيرد و جسد را تحويل مي دهد و يا اينکه خودش جسد
را مي برد و خاک مي کند و در مواقع خيلي کم جسد را تحويل مي دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر