۱۳۹۲ دی ۲۵, چهارشنبه

دشمنی با خدا یا مخالفت با خامنه ای!؟

مسئولین حکومت اسلامی ایران، در مورد واژه محاربه در سازمان های بین المللی به دفعات مورد سؤال و انتقاد قرار گرفته و بارها تأکید کرده اند که هر چند محاربه در لغت به معنای جنگ با خدا ترجمه می شود، اما در سیستم قضایی ایران تنها در مورد جرایم تروریستی به کار می رود. اما برخلاف ادعای مسئولان نظام تا به امروز، شماری از متهمان سیاسی - عقیدتی، تحت این عنوان محاکمه و مجازات شده اند. یا بطور کلی هرگونه تفکری که خلاف عقاید خامنه ای باشد، محارب یا مفسد فی‌الارض محسوب می شود. اصطلاح مفسد فی‌الارض در واقع از حقوق شرعی وارد قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران شده است. که در شرع فردی که مصداق این عنوان است در اصطلاح «مهدورالدم» شناخته می‌شود بدین معنی که خونش ارزش ندارد.
یکی از بهانه های اعدام و کشتن مردم توسط حکومت ایران از زمان شروع این حکومت تا به امروز به کاربردن واژه محارب برای مخالفان و صدور حکم های سنگین غیابی و انجام سریع آنها به بهای جان مردم بی گناه بوده، که بهتر است بیشتر راجب این دستاویز جمهوری اسلامی بدانیم. دو اصطلاح فقهی «محارب» و «مفسد فی الارض» به قوانین جزایی ایران بعد از انقلاب راه یافته است. محاربه با خدا و افساد فی‌الارض یا به طور خلاصه محاربه جرمی در فقه و حقوق اسلامی است که برای آن مجازات‌های سنگینی چون اعدام و قطع دست و پا درنظر گرفته شده‌است.
از اینرو در نظام قضایی ایران دست قاضی باز است تا مخالفان حکومت را بخصوص اگر سازمان یافته باشند با خشونت ‌بارترین شکل ممکن مجازات کند. منابع رسمی کشور همواره در پاسخ به برخوردهای نامناسب با متهمین سیاسی، اعلام می‌دارند که در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد،که این سخن به این دلیل است که، اولا در قوانین ایران جرم سیاسی تعریف نشده و ثانیا مراجع دینی معتقدندکه در اسلام جرم سیاسی به رسمیت شناخته نشده است.
در جمهوری اسلامی این عنوان مجرمانه توسط صادق خلخالی حاکم شرع دادگاه انقلاب برای بسیاری از مقامات رژیم پهلوی را در کنار خود محمدرضا شاه و اکثر اعضای خانواده‌اش استفاده شد تا او بتواند حکم اعدام غیابی صادر کرده یا کسانی را که دستگیر شده بودند اعدام کند. از جمله افرادی که در این دوره تحت این عنوان اعدام شدند می‌توان به نادر جهانبانی، فرخ‌رو پارسا، نعمت‌الله نصیری و شهریار شفیق اشاره کرد.
یکی از مصادیق، محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آن ها به نحوی که موجب ناامنی در محیط شود.
بنابر قانون مجازات اسلامی، اعضای گروه های مخالف نظام تنها در صورت "استفاده از سلاح" به اعدام محکوم می شوند و بنابر این تنها عضویت در یک گروه سیاسی که معتقد به مبارزه مسلحانه است، تا زمانی که فرد از اسلحه استفاده نکرده باشد، محاربه محسوب نمی شود.اکنون خبر از مداحی به نام محمود کریمی می رسد که در یک درگیری حین رانندگی، به روی زن و مرد جوانی اسلحه می کشد.پیشتر نیز خبری از قاضی علی اکبر حیدری فر در رسانه ها پخش شد مبنی بر آن که وی در یک درگیری درپمپ بنزینی دراصفهان، اسلحه کشیده بود.اما گویا سلاح های خودی های نظام، از منظر قوه قضاییه اسلحه به شمار نمی رود.افراد مورد اعتماد نظام حتی اگر درپی یک درگیری عادی بر روی مردم اسلحه کشند، از نگاه قوه قضاییه حتما کارشان دفاع مشروع است،اما به عنوان مثال می توان از فرزاد کمانگر، شیرکوه معارفی، حبیب الله گلپری و شیرین علم هولی نام برد که به اتهام عضویت در گروه های مخالف جمهوری اسلامی، محارب محسوب شدند، که هیچگاه شواهدی مبنی بر شرکت این افراد در فعالیت های مسلحانه ارائه و اثبات نشد.
اما دفاع مشروع افرادی چون نازنین فاتحی (دختر نوجوانی که برای دفاع از خود و برادر زاده ١٥ ساله اش که مورد تعرض و حمله سه مرد قرار گرفته بودند، با مهاجمین درگیر شده و این درگیری منجر به فوت یکی از مهاجمین گشت) حتی اگر مورد قبول دادگاه قرار گیرد، سال ها طول می کشد.
اخیرا هم تهدیداتی برای متهم کردن میرحسین موسوی و مهدی کروبی از رهبران مخالفان نتایج انتخابات ریاست جمهوری دوره گذشته به محاربه آغاز شده است.
نکته دیگر آن که مطابق ماده ٢٨٦ قانون مجازات اسلامی، هر کس به طور گسترده مرتکب جرایمی از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و نشر اکاذیب شود، به گونه ای که موجب اخلال در نظم عمومی کشور شود، مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم می شود.مطابق این ماده، قضات قوه قضاییه می توانند نوشته ها و یا تحلیلی هایی را که به مذاقشان خوش نیامده و یا مخالف تفکر رسمی حکومت باشد، نشر اکاذیب محسوب کرده و حکم اعدام نویسنده اش را صادر کنند.

هم چنین طرح موضوعات توهین به مقدسات و وبلاگ نویسی نیز چنان چه از منظر دادگاه موجب اخلال در نظم عمومی کشور شود، می تواند حکم اعدام را متوجه نویسنده مطلب کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر